نوشته شده در تاریخ 93/1/24 ساعت 4:57 ع توسط محمد حسین
دولت لینکلن با ایالات بردهدار نجنگید تا به بردهداری پایان دهد. نشانه آن نیز عدم لغو بردهداری مناطق شــمال میتواند باشد؛ بلکه جنگید تا بر اراضی وســیع جنوب، منابع معدنی سرشار آهن و ذغال سنگ، بازار مصرف بزرگ و تاسیس راه آهن آن تسلط خود را حفظ کند.
لطفا به ادامه مطلب بروید ...
جنگ داخلی آمریکا مشهور به جنگ انفصال، از سال 1860 میان ایالتهای شمالی به رهبری آبراهام لینکلن و ایالتهای جنوبی به سرکردگی جفرسون دیویس آغاز شد. ایالاتهای جنوبی آمریکا تمایلی نداشتند که به عنوان بخشی از خاک ایالات متحد باقی بمانند و تصمیم گرفتند که کشوری مستقل برای خود بسازند. برای همین «ریچموند» را به پایتختی خود برگزیدند و جفرسون دیویس را به ریاست جمهوری خود انتخاب کردند.
آبراهام لینکلن - جفرسون دیویس
شمالیها که سودای ایالات متحد را در سر داشتند، حاضر به تقسیم و تجزیه آمریکا نبودند و برای همین به مخالفت و مقابله با همسایگان جنوبی خود پرداختند. اما
ایالات جنوبی نگران بودند وقتی که ایالات متحد گسترش یابد قدرت کمتری به آنها داده شود، حال آنکه آنها میخواستند ایالات قدرت بیشتری داشته باشند و بتواند قوانینی که خود میخواهند را تصویب و اجرا کنند.
در این میان، آبراهام لینکلن، به ریاست جمهوری ایالات متحد آمریکا رسید. او به دنبال یک حکومت فدرال نیرومندتر بود که دست ایالات را کوتاه کند. به این ترتیب، انتخاب او به ریاست جمهوری خشم جنوبیها را برانگیخت و آنها در اعتراض به لینکلن و اقدامات و برنامههای آتی او از اتحاد ایالات خارج شدند.
پرچم شمالیها (چپ) یانکی نتم داشت
و پرچم جنوبیها (راست) ربل خوانده میشد.
اولین درگیریها هنگامی آغاز شد که قلعه سومتر در بندر چارلتون در کارولینای جنوبی، در آوریل 1861 مورد حمله جنوبیها قرار گرفت. مدافع قلعه یعنی
ژنرال اندرسن شمالی قصد تسلیم نداشت اما سرانجام در اثر شدت حملات جنوبیها قلعه را به مهاجمان واگذار کرد. غرش توپهای جنوبی چندان ادامه نیافت و جنگ تقریباً با تلفات اندکی به پایان رسید اما سقوط دژ سومتر آتش نبردی را شعلهور ساخت که 4 سال به طول انجامید و 600 هزار تن را به کشتن داد.
وقتی پیروزی برای دولت- ساکنین مناطق شمالی- روز به روز سختتر میشد، لینکلن تهدید کرد که اگر جداییطلبان به حاکمیت دولت فدرال تن در ندهند، بردههای آنان را آزاد خواهد کرد. جنگ داخلی ادامه یافت و در ســال 1863 اعلامیه «رهایی از بردگی»، بردههای مناطقی را که در حال جنگ علیه دولت بودند را آزاد اعلام کرد. در حقیقت، لینکلن پیش از آنکه یک آزادیخواه یا هوادار برابری نژادی باشد، یک سیاستمدار به معنای متعارف آن بود. برای همین، به مقولات مختلف از جهت اعتبار و فایدهای که برای حرکت رو به جلوی او دارند مینگریست.
نبرد سه روزه گتیزبورگ
نبرد گتیزبورگ بزرگترین نبردی بود که در جریان جنگهای انفصال اتفاق افتاد. نبرد سه روزه گتیزبرگ که باعث مرگ، زخمی یا ناپدید شدن بیش از 51 هزار سرباز شد، یکی از نادرترین نبردهایی است که در خاک شمال به وقوع پیوست. در جریان این نبرد، مردان ژنرال رابرت لی، سرکرده نیروهای جنوبی، که قصد فتح واشنگتن را داشتند، از دو رشته کوه عبور کردند اما دهها هزار سرباز شمالی با نصب صدها توپ مانع ورود جنوبیها شدند. 48 ساعت نبرد بی امان سبب مرگ هزاران سرباز در پای کوهها شد اما در ابتدای روز سوم، جنگ برندهای نداشت. در نهایت جنوبیها به دلیل حجم شدید آتش شمالیها و ناکارآمدی اسب در جنگ کوهستانی مجبور به عقب نشینی شدند. سپاه لی مجبور شد شبانه به سمت ویرجینیا عقب بنشیند.
ژنرال رابرت لی
جنگ داخلی آمریکا سرانجام در 9 آوریل 1856، هنگامی که ژنرال
رابرت لی در دادگاه ویرجینیا به یوسیلیز گرانت تسلیم شد به پیان رسید.. با این همه تحلیلی های مختلفی از چند و چون این جنگ داخلی که تنها جنگ درون خاک ایالات متحد است شده است. جنگ های انفصال آخرین فرصت جهان برای رهایی از شر قوی ترین نیروی اقتصادی نظامی تاریخ بود! قدرتی که در 1776 ایجاد شد و در سال های 1787 و 1803 به مساحتی معادل نیمی از آمریکای کنونی رسید و در نیمه قرن نوزدهم با عقب راندن مکزیک و خرید آلاسکا موقعیت خود را به عنوان سومین کشور وسیع دنیا تثبیت کرد. تنها جنگهای انفصال توانست روند پر شتاب رشد این کشور را کند کند اگرچه این روند هرگز متوقف نشد.
ایالتهای جنوبی اگرچه از روش های ساده استثماری نظیر بردهداری و فئودالی استفاده میکردند اما هرگز برنامههایی مشابه ایالت های شمالی برای ورود به سیاست های جهانی نداشتند. میتوان به طور قطع حکم داد که اگرجنگ های انفصال به سود جنوب تمام می شد روند تاریخ شکلی دیگر می یافت و سیل سرباز و سلاح آمریکایی جریان دو جنگ جهان را تغییر نمیداد.
همچنین
دولت لینکلن با ایالات بردهدار نجنگید تا به بردهداری پایان دهد. نشانه آن نیز عدم لغو بردهداری مناطق شــمال میتواند باشد؛ بلکه جنگید تا بر اراضی وســیع جنوب، منابع معدنی سرشار آهن و ذغال سنگ، بازار مصرف بزرگ و تاسیس راه آهن آن تسلط خود را حفظ کند.
لینکلن به بردگان آزادی نمایشی داد اما امکان خوداتکایی نداد و بردههای آزادشده هنوز هم برای کار و ادامه حیات به سفیدپوستان کاملا وابسته بودند. به محض پایان یافتن جنگ داخلی، آتش خشونت سفیدها علیه سیاهان در جنوب شعلهور شد و دولت ملی به ندرت متعهد حمایت از سیاهان میشد.
تصاویر بسیار قدیمی زیر شمایی از زندگی آمریکائیان در جریان جنگ داخلی را نشان میدهد: